به گزارش «فرهیختگان»،آذرماه فصل ارسال لایحه بودجه سالانه کشور به مجلس است و حالا در شرایط ویژه اقتصادی اصلاح ساختار بودجه که سالهاست رهبر انقلاب و کارشناسان اقتصادی از دولت و مجلس مطالبه میکنند بیشتر از هر زمان دیگر بهچشم میآید. نمایندگان مجلس در دوره یازدهم با تشکیل کمیتهای ذیل کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات تلاش کردهاند در فرصتی 5-4 ماهه این نیاز ضروری کشور را پاسخ داده و تا جایی که ممکن است بودجه سالانه کشور را سامان دهند، بودجهای که برای مثال بیشتر از نیمی از آن دراختیار شرکتهای دولتی است و هیچ حساب و کتاب شفافی ندارند و نظارتی هم روی آنها نیست. با توجه به جمیع این مسائل تلاش کردیم در فاصله حدودا یک ماه مانده تا موعد ارسال لایحه دولت به مجلس و پیش از بررسی اصلاح برخی احکام توسط پارلمان، با چند تن از کارشناسان و نمایندگان این حوزه به گفتوگو نشسته و جزئیات این اتفاق مهم را بررسی کنیم. محسن زنگنه، اقتصاددان، عضو هیاتعلمی دانشگاه و البته رئیس کمیته اصلاح ساختار بودجه در مجلس است و مشروح گفتوگوی تفصیلی با وی درباره اصلاح ساختار بودجه، منابع درآمدی و البته نحوه اداره کشور در دوران تحریم در ادامه از نظرتان میگذرد.
گفت و گو در یک نگاه
* ریشه بسیاری از بیعدالتیها و مفاسد در ساختار بودجه سالیانه کشور است
* جداسازی نفت از بودجه تنها 10درصد ماجراست
* با اصلاح کامل ساختار بودجه 60 تا 70درصد مشکلات اقتصادی کشور حل میشود
* وزرا در جلسه هماهنگی مجلس میگفتند این جلسات مشترک را در دولت نداشتهاند
* اعداد و ارقام بودجه قابل رصد نیست، باید همه پرداختها در بودجه با شناسه و کد قابل پیگیری باشد
* از خلق نقدینگی در سازمانها جلوگیری میکنیم، پولها باید از خزانه مستقیما به حساب ذینفع نهایی برود
* دولت ملزم شده لیست معافیتهای مالیاتی را همراه بودجه به مجلس ارائه کند
* حقوق و مزایای اعضای هیاتمدیره مجموعههای دولتی باید همسطح کارمندان شود
* اگر تکالیف دولت در اصلاح بودجه را زیاد کنیم، لایحه بودجه تا خرداد آینده هم به مجلس نمیرسد
* ارز 4200 تومانی برای دولت ناموسی شده است
* در کنار اصلاح ساختار بودجه حتما باید اصلاح نظام اداری و نظام حقوق و دستمزد و نظام پولی و مالی را هم آغاز کنیم
* مالیات سلبریتیها با اهداف سیاسی از سوی دولت حذف شد
* کسری بودجه براساس آمار رسمی به هیچ عنوان ارقام یادشده نیست
* 90 درصد مالیات ها در 6 ماهه اول محقق شده است
* 85 درصد منابع دولت در بودجه 99 در نسبت 6 ماهه نخست سال محقق شده است
* با اصلاح ساختار بودجه، تنها مالیات میتواند 80 درصد از درآمد کشور را تامین کند
* میتوانیم سالانه حدود 450 هزار میلیارد تومان درآمد مالیاتی داشته باشیم
* با عدد و رقم میتوانیم ثابت کنیم تحریم تنها 20 درصد مشکلات کشور را شامل میشود
* شاید روزی بودجه عمرانی دولت را کاملا حذف کنیم
مشروح گفت وگوی «فرهیختگان» با محسن زنگنه را در ادامه بخوانید:
ریشه بسیاری از بیعدالتیها و مفاسد در ساختار بودجه سالیانه کشور است
با توجه به اینکه شما رئیس کمیته اصلاح ساختار بودجه کشور در مجلس هستید و با درنظر داشتن اینکه ظرف چند ماه نمیتوان بودجه را ریشهای اصلاح و اقدامات بزرگی با این دولت انجام داد، اگر فرض کنیم ساختار بودجه اصلاح شود، چقدر از مشکلات مردم حل میشود؟ چه بخشی حل میشود؟ بهعبارتی چه اتفاق ملموسی در کشور میافتد؟
همه اهداف کلانی که در کشور بیان میکنیم، چه رهبر انقلاب بیان میکنند و چه در سند چشمانداز، برنامههای پنجساله و سندهای کلان مسکن، جوانان و... میآید، همه در حد شعار باقی میماند، اگر در بودجه ظهور و بروز نداشته باشند.
اگر شما میبینید امروز جمعیت ما کهنسال میشود، علت را در بودجه ببینید. اگر امروز بیعدالتی داریم، یک استان رشد میکند، یک استان محروم است، علت را در بودجه ببینید. اگر امروز ما در حوزه یارانهها چندصد هزار میلیارد یارانه پنهان داریم و متاسفانه یارانه به افراد اصلی نمیرسد، فقر در جامعه داریم، ریشه را در بودجه باید ببینید. بهعبارت دقیقتر، نهتنها در ایران که در هر کشوری بودجه ریل و مسیر حرکت دولت است.
نکته مهم این است که وقتی میگوییم اصلاح ساختار بودجه انجام میشود، بهصورت کلان صحبت میکنیم ولی درحقیقت جاهایی شاید لازم باشد در کنار اصلاح بودجه، بهعنوان مثال به اصلاح نظام اداری هم دست بزنیم. وقتی استانداران ما هیچ اختیاری در بودجه ندارند و استانداری در برخی استانها بین دو تا 10درصد بودجه عمرانی آن استان را دراختیار دارد یعنی تمرکزگرایی شدیدی را در کشور شاهد هستیم.
با اصلاح ساختار بودجه بسیاری از ساختارهای موازی باید حذف شوند
علاوهبر اینها ما در ذیل ساختار بودجه سازمانهای متعددی داریم، مثلا کمیته بازبینی هزینههای دولت را داریم؛ چرا؟ ما معتقدیم با اصلاح ساختار بودجه ممکن است خیلی از سازمانهای موازی حذف شوند.
همچنین در ذیل ساختار بودجه بحث صندوقهای بازنشستگی را داریم؛ یکی از بحرانهایی که کشور را تهدید میکند. امسال 150 هزار میلیاردتومان در حوزه رفاه اجتماعی به صندوقهای بازنشستگی دادیم. خب، این رقم وحشتناک است. الان هم دولت با توجه به بند «و» درتلاش است داراییهای خود را بفروشد و همسانسازی حقوقها را انجام دهد. باید در اصلاح ساختار بودجه این مشکلات حل شود. در اصلاح ساختار بودجه تاثیرپذیری اقتصاد از تکانههای خارجی باید کاهش یابد. اتصال و متکی بودن ما به صادرات نفت خام باید تعدیل شود یا در بلندمدت حذف شود.
از طرف دیگر اکثر فسادها بهخاطر ایرادات بودجه است، دیکتاتوری که بعضا دولتها در اعمال قانونهایی که خود میخواهند، انجام میدهند و برنتافتن قوانین و مقررات مجالس و همچنین برنتافتن دستگاههای نظارتی البته بهصورت قانونی بهخاطر ایرادات بودجه است. بودجه اهرم قدرت دولت است.
آن 570 هزار میلیارد بودجه منهای بخشی از حقوق و دستمزد، در دست و اهرم قدرت دولت است. از آنطرف رقم هزار و 400 هزار میلیارد شرکتهای دولتی هم اهرم قدرت دولت است. دولتها میتوانند با این اعداد بر اقتصاد، سیاست، انتخابات و بهعبارتی بر همهچیز کشور تحکم داشته باشند، مسیرها را تغییر دهند و روالها را تعیین کنند. اینها همه بهخاطر بودجه است.
دقت کنید دو هزار هزار میلیاردتومان بودجه در دست دولت است و هر دولتی هر چقدر هم که قدرتمند باشد نمیتواند بر همه این ارقام نظارت کند. این اهرم قدرت، اهرم فساد، اهرم بیعدالتی و... شده است.
جداسازی نفت از بودجه تنها 10درصد ماجراست/ با اصلاح کامل ساختار بودجه 60 تا 70درصد مشکلات اقتصادی کشور حل میشود
به همین جهت رهبری هر زمانی درباره اصلاحات اقتصادی صحبت میکنند از بودجه حرف میزنند. نکته مهم اینکه بیشتر اوقات وقتی از اصلاح بودجه سخن میگوییم در ذهن ما داستان تفکیک بودجه از صادرات نفت شکل میگیرد. درحالیکه به نظر من این 10درصد است. لذا من فکر میکنم اگر واقعا اصلاح ساختار بودجه بهدرستی انجام شود و برای مثال پارامترهایی چون شفافیت در آن رعایت شود، 70-60 درصد مشکلات اقتصادی کشور حل میشود.
بودجه ازجمله جاهایی است که خیلی در آن مشکل داریم. اساسا مجالس در دنیا وجود دارند تا بر بودجه نظارت کنند. مجالس ما در ایران تاکنون نهتنها بر بودجه نظارت موثری نداشتهاند بلکه بعضا به جهت تعارض منافعی که نمایندگان در مجلس در جریان رسیدگی به بودجه میبینند، خود بر این ناکارآمدی میدمند.
در تیرماه جلساتی با نوبخت داشتید و بیان کردید در جلسات ما، حتی قالیباف هم حضور داشت. اواخر شهریورماه اعلام کردید که نامهای از طرف قالیباف درخصوص بودجه سال آینده برای دولت ارسال شده است. چند روز بعد واعظی مصاحبهای کرد و گفت ما از نامه خبر نداریم. با این وضع چقدر امید دارید این اصلاح را دولت امسال عملیاتی کند؟
در ابتدای تشکیل مجلس با توجه به اینکه قبلا قالیباف و البته رهبر انقلاب در پیام خود بحث اصلاح ساختار را مطرح کرده بودند، در جلسات اولیهای که با نوبخت و نمایندگان دولت داشتیم، این مساله از سوی رئیس مجلس بهعنوان یک اولویت اصلی بیان شد. در آن زمان ما مایل بودیم دولت برای این وضعیت لایحه بفرستد، چراکه مجالس اصولا براساس لایحه فعالیت میکنند یعنی دولت باید لایحه بفرستد و مجلس آن لایحه را بررسی کند.
آن نامهای که قالیباف نوشت، تاکید بر این بود که مجلس 3-2 ماهی منتظر ارسال لایحه از سوی دولت مانده است. یعنی با اینکه کمیته اصلاح ساختار بودجه از ابتدا در کمیسیون برنامهوبودجه شکل گرفت و فعالیت خود را شروع کرد، همیشه میگفتیم خوب است تغییراتی که مجلس و دولت بر آن متفق هستند بهصورت لایحه به مجلس بیاید.
نامهای که قالیباف ارسال کرد، تاکیدی بر این امر بود که ما هم آمادگی داریم تا لایحه دولت را در این خصوص بررسی کنیم. این نامه در چهارم شهریورماه ارسال شد و جالب این است که همان روز یا فردای آن، واعظی نامه را به جهت پیگیری دستور رئیسجمهوری برای نوبخت پاراف کرد. حتی دو روز بعد مجددا پیرو دستور دیگری او به نوبخت دوباره متنی ارسال کرد که اسناد همه آنها موجود است. ولی خب، ما نخواستیم وارد این بحثها شویم، من فقط یک مصاحبه کوتاه داشتم و گفتم چطور میشود از نامه خبر ندارید ولی پاراف میکنید.
وزرا در جلسه هماهنگی مجلس میگفتند این جلسات مشترک را در دولت نداشتهاند
این یعنی دولت آماده همراهی و همکاری با مجلس نیست؟
من فکر میکنم دولت در دو ساحت با مجلس برخورد میکند. یک ساحت تخصصی است که آن را در کمیسیونها پیش میبریم که روال آنها خوب است و بعضا به توافقات خوبی هم میرسیم و البته مردم از این بخش همکاریها اطلاع چندانی ندارند. این شاید ضعف مجلس در اطلاعرسانی باشد یا سیاستی است که این موارد از سوی دولت بیان نشود ولی خیلی از مشکلات کشور در طول این ۵-۴ ماه در راهروهای مجلس بررسی و حل شده است.
برای مثال برخی وزرا بهطور هماهنگ در جلسهای آمده و گفتهاند همین جلسه را هم در دولت برگزار نکردهایم، مثلا جلسات مکرری داشتیم که رئیس بانک مرکزی، وزیر صمت، وزیر جهاد و نوبخت هم حضور داشتند و مسائلی متعددی را بررسی و حل کردیم. به اذعان خودشان این جلسات بدیع بود و در حوزه دولت کمتر شکل میگرفت. این جلسات شامل مسائل مختلفی در حوزه فولاد، سیمان، مناطق آزاد، هفتتپه و... بود. یا مثال دیگر مربوط به همین سفرهایی است که رئیس مجلس، نوابرئیس و نمایندگان به مناطق مختلف دارند و باعث شده خیلی از مسائل حل شود. این توفیق هم شاید به این علت باشد که نمایندگان با هدف حل مساله عازم این شهرستانها میشوند و مجموعههای درگیر که جزیرهای در دولت حرکت میکنند با حضور مجلس دور هم جمع و هماهنگ میشوند.
دولت تلاش میکند بگوید تقابل میان دو قوه وجود دارد و مجلس عملکرد موثری ندارد
یک ساحت برخورد دیگر، ساحت سیاسی است که دولت نمره خوبی در آن نگرفته است، برخلاف مجلس که بهصورت عملی نشان داده است که تعامل خوبی دارد. برای مثال ما درخصوص لایحهای که دولت برای افزایش سرمایه شرکتهای بورسی آورد بلافاصله آن را در دستورکار قرار دادیم و عرض یک هفته تایید کرده و فرستادیم. در حوزه قرارداد سلف نفتی که زنگنه مطرح کرد بلافاصله کمیسیون بودجه وارد شد و اشکالات آن را رفع و اعلام کرد با رفع اشکالات این طرح قابل انجام است. لیکن دولت در ساحت سیاسی همیشه اصرار بر این دارد تقابلی را نشان دهد و به یک معنا در اذهان عمومی مجلس را غیرموثر معرفی کند.
مواجهه دولت با مجلس ریشه در نگاه به انتخابات 1400 دارد/ نمیخواهند طعم خدمات مجلس در زندگی مردم دیده شود
علت چیست؟
این رفتار تقابلی و اینکه نمیخواهند مردم طعم خدمات مجلس را در چندماهه باقیمانده دولت حس کنند سابقه سیاسی دارد، یعنی از الان دولت با نگاه به ۱۴۰۰ عملا بهدنبال این است که طعم شیرین خدمات مجلس در زندگی مردم دیده نشود.
درباره اصلاح ساختار که سوال کردید چون کل مسیر را با نوبخت و معاونان ایشان پیش رفتیم، آنها هم موافق هستند. این موافقت میتواند دو دلیل داشته باشد. یک دلیل اینکه بالاخره سال آخر دولت است و هر طرحی مصوب شود به این دولت نمیرسد لذا برای دولت خیلی مهم نیست محدودیتها، نظارتها و شفافیتهایی در بودجه اعمال شود.
نکته دیگر این است که شاید مجلسهای قبلی عزمی برای این کار نداشتند. ببینید کمیته اصلاح ساختار بودجه برای اولینبار در مجلس شکل گرفت و میتوان گفت از فعالترین کمیتهها بوده است. یعنی بنده بهشخصه پای کار ایستادم و پیگیر بودیم و جلسات متعدد با بازیگرانی که در حوزه اصلاح ساختار بودند، برگزار کردیم. لذا هم عزم مجلس و هم نگاه دولت و اینکه سال آخر است، فرصت خیلی خوبی را ایجاد میکند که قدم اول را برداریم. این قدم اول است و گامهای بزرگ را باید در ۴-۳ سال آینده برداریم.
اعداد و ارقام بودجه قابل رصد نیست/ باید همه پرداختها در بودجه با شناسه و کد قابل پیگیری باشد
درخصوص شفافیت گفتید، ایراد اصلی کجاست و چه مواردی قرار است اصلاح شوند؟
یک نکته اول اینکه اعداد و ارقام بودجه قابل رصد نیست. مثلا در حوزه محیطزیست، خانواده، آموزش، صنعت و... کشور میخواهد بداند چقدر هزینه کرده، اما امکان آن فراهم نیست. ما در اینجا دولت را ملزم کردیم که باید همه پرداختها براساس شناسه پرداخت باشد یعنی کدی که قابل رصد است. نماینده مجلس که میخواهد نظارت کند نمیتواند ۵۰ جلد کتاب را ورق بزند. در شرایط جدید اما با یک کد و کلید جزئیات همه مسائل را میتواند رصد کند.
الان دسترسی بنده به ارقام بودجه سخت است. ارقامی که به من ارائه میدهند بسیار زیاد است. وقتی دیتا زیاد روی سر شما میریزد نمیتوانید ارزیابی و تحلیل کنید. این امر عامل فساد است. دقت کنید وقتی از فساد صحبت میکنیم الزاما انتفاع شخصی نیست، در خیلی از موارد انحراف از بودجه است یعنی میخواست پول به چند پروژه برود، اما یکباره تمام پولها بهسمت پروژه خاص رفته است.
از خلق نقدینگی در سازمانها جلوگیری میکنیم/ پولها باید از خزانه مستقیما به حساب ذینفع نهایی برود
نکته دیگر این است که این پولها از خزانه به حساب وزارتخانه سپس حساب سازمان و بعدا به حساب زیرمجموعهها در استانها میرود. در این میان، وجود نقدینگی در حساب دستگاهها باعث شده این دستگاهها خود بهسمت خلق نقدینگی پیش بروند یعنی با این پولها جداگانه کار کردهاند. در این مورد هم جلوی این کار را گرفته و گفتیم باید این پول مستقیما به حساب ذینفع نهایی برود. بدین شکل مطمئن میشویم که پول به ذینفع میرسد. الان موارد متعدد داریم مثلا پول به حساب وزارتخانه یا سازمان ریخته شده ولی در جای خود مصرف نشده است. منظور این نیست که خلافی انجام شده است ولی تشخیص رئیس دستگاه بود که در جای دیگری هزینه شود. اینها اهرمهای قدرتی است که دست دولتیها میدهیم. کسی که در جایگاه رئیس یک سازمان نشسته است درحقیقت میتواند با بودجه چند هزار میلیاردی که در دست دارد، بازیهای مختلفی کند. این محل رانت، محل ارتباطات پشتپرده، محل مسائل دیگر میشود.
دولت ملزم شده لیست معافیتهای مالیاتی را همراه بودجه به مجلس ارائه کند/حقوق و مزایای اعضای هیاتمدیره مجموعههای دولتی باید همسطح کارمندان شود
اتفاق سومی که در بحث بودجه افتاده، این است که مثلا لیستی از معافیتهای مالیاتی داریم که مجلس از این خبر ندارد. ما دولت را ملزم کردیم که باید لیست معافیتهای مالیاتی را بههمراه بودجه به ما بدهید.
علاوهبر این در خود شرکتهای دولتی مثلا در حوزه افزایش حقوق و مزایای هیاتمدیره که معمولا محل سوال و شبهه است و رهبری هم چندینبار تذکر دادند، دقت ویژهای داشتهایم و بندی وارد کردیم که باید تخصیص این حقوق و مزایا محدود و ضابطهمند شود. معتقدیم این موارد باید در جهت عمودی و افقی همسطح با حقوق کارمندان دولت شود.
در کنار همه اینها سامانهای به نام سامانه اطلاعات مالی دولت داریم که باید تمام مناقصهها و... در این سامانه ثبت شود ولی متاسفانه اینطور نیست؛ یعنی قراردادهای مناقصه و مزایده شفاف نیست و خیلی از مناقصهها و عملیاتهای مالی دولت با ابهامهای زیادی برگزار میشود. در اینجا دولت و ذیحسابان را ملزم کردیم که حق ندارند پرداختی انجام دهند مگر اینکه مناقصه مربوطه در سامانه ثبت شود، البته این مقررات برای معاملات متوسط و بزرگ است.
نتیجهبخش بودن اصلاح ساختار بودجه نیازمند فعالیت قدرتمند دیوان محاسبات است
در این میان البته ممکن است مردم ظاهر این موارد را ببینند و وقتی انجام شد، بگویند این اصلاح ساختاری که در ذهن داشتیم با اقدامی که شده، همسان نیست، این را قبول داریم؛ چراکه این دست اقدامات همگی قدم اول هستند ولی همینها هم اگر انجام شود، اتفاقات بزرگی خواهد افتاد. در این میان، نتیجهبخش بودن اصلاح ساختار بودجه نیازمند فعالیت قدرتمند دیوان محاسبات است و با حضور دیوان محاسبات قدرتمندی که بر اینها نظارت کند، فکر میکنم اتفاقات خوبی میافتد.
اگر تکالیف دولت در اصلاح بودجه را زیاد کنیم، لایحه بودجه تا خرداد آینده هم به مجلس نمیرسد/ ارز 4200 تومانی برای دولت ناموسی شده است
واکنشها به این اصلاح ساختار بودجه چگونه بوده است؟
همین الان از وزارتخانهها، از سازمانهای عمومی و... تماسهای زیادی داریم مبنیبر اینکه مثلا فلان بند را بردارید! یا اینکه فشارهایی درخصوص برخی تغییرات وجود دارد چراکه با بعضی از منافع دستگاهها در تضاد هستند، لذا به نظر من کار بزرگی در حال انجام است، هرچند مورد رضایت ما نیست ولی خب در دو سه ماه شاید بیشتر از این نمیتوانستیم کاری انجام دهیم. ضمن اینکه دولت هم دولتی است که معادله یک مجهولی را به سختی حل میکند چه برسد به اقدامات پیچیده و چند بعدی. فرض کنید معادله دو سه مجهولی شود دولت هنگ میکند. اگر به دولت بگوییم برای سال آینده باید این چند کار را انجام دهید من فکر میکنم بودجه تا خردادماه به مجلس نرسد.
لذا باید همه بدانیم که با چنین دولتی طرف هستیم و اهمیت دارد که همه دوستان این مساله را بدانند. برخی دوستان مثلا میگویند طرح معیشت را از مسیر رسیدگی مجدد به ارز 4200 تومانی و حتی از طریق حذف آن حل کنیم. اما خب توجه نمیکنند که دلار 4200 تومانی همانند ناموس دولت شده است و نمیشود به سمت آن رفت. میگویند مجلس برود و مردم هم پشت مجلس هستند. در پاسخ میگویم با چنین دولتی طرف هستیم که اصلا بعید نیست پس از مواجهه با دلار 4200 تومانی ناگهان بگوید که امکان اداره کشور نیست، یا مثلا کلا حقوقها را قطع کند و بگوید من هیچ کاری نمیتوانم انجام دهم.
بنابراین میخواهم بگویم واقعا مجلس شرایط سختی دارد، یعنی از یکسو بررسی و مطالعه کردیم و میدانیم مشکلات کشور چیست و قابل حل است و از سوی دیگر با دولتی طرف هستیم که اگر قدری معادله سخت شود کلا قفل میکند و کل کشور دچار مشکل میشود.
گزارش 120 صفحهای سازمان برنامه را مبنای اصلاح ساختار بودجه قرار دادیم
دولت برای اصلاح بودجه هیچ پیشنهادی نداده است؟
به صورت رسمی لایحهای ارائه نشده است ولی نوبخت سال گذشته، یعنی در مجلس قبل یک گزارش 120 صفحهای را در قالب پاورپوینت و نامه رسمی به مجلس اعلام کرد. از این 120 صفحه حدود 60 پروژه تعریف شده بود و در حقیقت ما هم همان گزارش را مبنای عمل قرار دادیم. با کمک مرکز پژوهشها از بین برخی از پروژهها و راهکارهایی که میشد در این مدت انجام دهیم و دولت هم زیرساختها را داشت برخی را جدا کردیم و هماکنون هم برای تحقق آنها تلاش میکنیم.
در کنار اصلاح ساختار بودجه حتما باید اصلاح نظام اداری و نظام حقوق و دستمزد و نظام پولی و مالی را هم آغاز کنیم
جزئیات این موارد به دولت اعلام شده است؟ لایحهای که برای سال بعد در آذرماه باید ارائه شود امید دارید مطابق این مواد باشد؟
بله، حاجیبابایی نامهای به نوبخت ارسال کرد و همان موادی که در کمیسیون مصوب شده بود به ایشان اعلام کردند. این اصلاحات هم قرار است همین هفته به صحن مجلس بیاید تا قانون دائمی شود. چون 12 مادهای که ذیل ماده واحده آوردیم موادی است که میتواند قانون دائمی شود.
نام این طرح را هم طرح دائمی شدن برخی از احکام اصلاح ساختار بودجه سنواتی گذاشتیم و امیدواریم در سالهای بعد دیگر موارد اصلاحی به طرح اضافه شود و درنهایت بعد از سه چهار سال تغییر را در ساختار بودجه شاهد باشیم. البته در کنار اصلاح ساختار بودجه قطعا باید اصلاح نظام اداری را کلید بزنیم و در کنار این باید اصلاح نظام حقوق و دستمزدها را هم عملیاتی کنیم. نظام حقوق و دستمزدهای ما بههم ریخته است و بیعدالتی در آن زیاد است و از سوی دیگر خیلی هم باز است و حجم زیادی از بودجه دولت را به خود اختصاص میدهد. نظام پولی و مالی نیز جزء این مسائل است چون این نظام هم به بانکها، خزانه، شرکتهای دولتی، درآمدهای نفتی و... برمیگردد.
بهشدت نیاز داریم نظام اداری کشور تغییر کند چون بسیاری از دستگاهها هستند که وجود آنها نیاز نیست. بهعنوان مثال بنیاد مسکن، معاونت مناطق محروم ریاستجمهوری، سازمان شهرداریها و دهیاریها و... همه با هم یک کار را انجام میدهند. در کنار این باید تعاونی روستایی را هم اضافه کنید، در کنار این جهاد را هم باید اضافه کنید. درنهایت وضعیت روستاهای ما اینچنین است! باید به این مسائل ورود شود و اتفاقی در این زمینه روی دهد.
تعارض منافع اجازه نداده به مالیات برخانههای خالی و مالیات بر عایدی سرمایه ورود شود
میدانیم اصلاح مساله مالیات ضوابط مختلفی دارد و بعضا باید در جایی هماهنگ با بقیه مسائل کشور بالا و پائین رود، ولیکن این را قبول دارید تا همه موارد این بخش جامع دیده و اجرایی نشود، کار جلو نمیرود؟ امروز آیا آن سامانه جامع و کامل در ذهن قانونگذار و مدیر اجرایی ما هست؟ بحث مالیات بر کل عایدی که بسیاری از آن صحبت میکنند، مالیات بر کل سرمایه، کجاست؟ ماجرای مالیات بر خانههای خالی چند بار به شورای نگهبان میرود و برمی گردد، تکلیف این موارد چیست؟
مباحث شما سه نکته دارد. نکته اول اینکه ما قانون مالیاتهای مستقیم داریم که بسیار مفصل است ولی بخشهای زیادی از این قانون اجرا نمیشود. بحث خانههای خالی در ماده 56 مکرر یعنی قانون مالیاتهای مستقیم آمده است که اعمال نمیشود.
مثلا در قانون بودجه امسال مالیات بر ماشینهای لوکس را داریم که اجرا نشد. دولت میگوید آییننامه را نوشتم و آماده کردم ولی سال تمام شده است و خبری از اجرا نیست لذا بخشی به دلیل عدم اجرای قانون است. یعنی قوانین را داریم ولی اجرا نمیشود. درست است خیلی از مسائل کشور بهخاطر قانون است ولی خیلی از جاها ما قانون داریم ولی عمل نمیکنیم.
بخش دیگری از ایرادات بهخاطر تعارض منافعی بود که اجازه نمیداد مجلس به ماجرا ورود کند. مثل مالیات بر خانههای خالی، مالیات بر عایدی سرمایه که نشان میدهد کسانی ذینفع هستند که کار میکنند. الان که وارد مجلس شدم شاهد هستم جریاناتی که دچار تعارض منافع میشوند چقدر قوی هستند. بالاخره اینها کار میکنند و از مسیرهای مختلف دنبال این هستند که جلوی این قانون را بگیرند یا قانون را تغییر دهند.
بعضا همین الان در این مجلس شاهد هستیم قانون و بندی در کمیسیون یا صحن میآید که عدهای نسبت به آن خیلی واکنش نشان میدهند. برای مثال میبینیم یک فرد نسبت به یک بند یا ماده موافق نیست، پیگیر که میشویم میبینیم پشتپرده جریانی در حال فشار به نماینده است که دیگر نماینده نمیتواند در برابر آن جریان مقاومت کند. گاهی اوقات میتواند یک فرد یا مجموعهای باشد و گاهی اوقات یک جمعیتی است یا حتی یک جریان رسانهای.
لذا بخشی از مشکلات بهخاطر این است که تاکنون قانون اجرا نشده است و بخش دیگر به جهت قدیمی بودن سیستم مالیاتستانی ماست. الان واقعا دنیا از خیلی از این مسائل ما عبور کرده است. برای مثال به عرض و طول وزارت دارایی نگاه کنید، این وزارتخانه این همه دستگاه و سیستم دارد که افراد موارد مالیاتی را در دفتر بنویسند و بعد دستگاه دیگری اینها را بررسی کند و... . خب خیلی وقتها این وسط انحرافاتی ایجاد میشود.
در دنیا با توجه به اینکه همه دادوستدها براساس کارتهای الکترونیک و حسابهای بانکی تنظیم شده همه چیز کاملا قابل ردیابی است لذا به سمت روشهای جدید همانند PIT رفتهاند که مالیات بردرآمد است. درواقع سیستم کاری ندارد که شما از کجا پول را کسب میکنید. برای مثال شرکتی دارید و میلیاردها تومان درآمد دارید. دولت میگوید تا زمانی که میلیاردها تومان پول درآوردید ولی خرج شرکت میکنید نیازی به پرداخت مالیات نیست، چون برای تولید کار میکنید، اما همین که پولی بهعنوان سود سهامدار وارد حساب شما شد مالیات دریافت میکند.
مالیات سلبریتیها با اهداف سیاسی از سوی دولت حذف شد
یک مثال دیگر مطرح کنم. سال گذشته دولت اعلام کرد از سلبریتیها مالیات نمیگیریم، خب سوال اینجاست که چرا؟ پاسخ روشن است، بهخاطر تعارض منافع سیاسی. دولت معتقد است سلبریتیها را نیاز دارد، به فوتبالیست و بازیگر و... در بزنگاه نیاز دارد و برای اینکه در آن زمان آنها بهدرد دولت بخورند اکنون اینچنین اقدامی درخصوص آنها انجام میشود.
یا در یک مثال دیگر ببینید پزشکان چه مقاومتی میکنند در برابر اینکه از دستگاه کارتخوان استفاده کنند. متاسفانه معمولا قدرت آنها زیاد است، سلامت مردم هم دست آنهاست و در اینگونه چالشها دست برنده را دارند. لذا من فکر میکنم این دو سه مورد در مجلس یازدهم باید جلو برود و به نتیجه برسد. در این خصوص کار خوبی کمیسیون اقتصاد انجام میدهد. اگر کمیسیون اقتصاد این کار را با صبر و حوصله پیش ببرد میتوانیم بحث مالیاتها را در کشور حل کنیم.
برای اصلاح ساختار بودجه چطور؟
مالیات یکی از اجزای اصلاح ساختار است ولی چون کمیسیون اقتصاد بدان ورود کرد و پیش میرود ما در این طرح خود آن را وارد نکردیم. خیلی از کارهایی که مجلس یا کمیسیونهای دیگر انجام میدهند، عملا ذیل اصلاح ساختار تعریف میشود.
مشکل فوریتدار امروز در کشور چالش درآمد است. درآمد حاصل از فروش نفت از بین رفته و باید جایگزین آن ارائه شود. در بودجه فروش اوراق، فروش سهام، مولدسازی، درآمدهای مالیاتی و... هم وجود دارد. مالیات چقدر از این درد را میتواند دوا کند؟ یا به صورت کلانتر ایده شما برای اداره کشور در این حوزه چیست؟ هر یک از این روشها چه میزان مشکل ما را حل میکند؟
ابتدا یک نکته را عنوان کنم، امری در کشور تبلیغ میشود و خیلی از دوستان اقتصادی ما در جبهه اصولگرایی این را تکرار میکنند و آن هم کسری بودجه دولت است. رقمهای عجیبی را بهعنوان کسری بودجه دولت طرح میکنند و خیلی هم روی آنها پافشاری دارند.
ما منکر این نیستیم که دولت کسری بودجه دارد ولیکن اگر این کسری بودجه وجود داشته باشد در فروردینماه و روی کاغذ بوده است چراکه معتقدیم امروز واقعا کسری بودجه به آن نحوی که برخی تعریف میکنند، نیست. من اطلاع ندارم براساس چه آماری بیان میکنند که مثلا 150، 200 هزار میلیارد کسری بودجه وجود دارد اما هرچه که است با برخی اطلاعات و آمار رسمی همخوانی ندارد.
کسری بودجه براساس آمار رسمی به هیچ عنوان ارقام یادشده نیست
چرا؟
کل بودجه کشور 570 هزار میلیارد تومان است. بعد میگویند 250 هزار میلیارد تومان کسری بودجه است اما در جریان همین کسری بودجه، یکباره میبینیم که ماجرای همسانسازی حقوقها را دولت انجام میدهد که فراتر از حد تکلیف اوست. یا اینکه یکباره 10 کار دیگر را هم انجام میدهد. من چند آمار خدمت شما بیان میکنم. این گزارش 6 ماهه اول دولت است که به مجلس ارائه داده است. جالب است که من این را در جایی عنوان کردم و به من گفتند چرا به آمارهای دولت این میزان خوشبین هستید؟ گفتم پس به کجا باید خوشبین باشیم؟ این آمار رسمی خزانه، بانک مرکزی، سازمان مدیریت و... محل توجه است.
از 570 هزار میلیارد تومان که در بودجه داریم سهم مالیاتها براساس قانون 195 هزار میلیارد نتمان است. سهم نفت و فرآوردهها 48 هزار میلیارد تومان در بودجه است. فروش و واگذاریهای اموال منقول و غیرمنقول حدود 50 هزار است، اوراق هم حدود 80 هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده، واگذاری شرکتهای دولتی 11 هزار است و صندوق توسعه ملی هم 30 هزار میلیارد. اینها عددهای اصلی درآمدی بودجه هستند.
90 درصد مالیاتها در 6ماهه اول محقق شده است
حالا باید بررسی کنیم و ببینیم در 6ماهه اول چه اتفاقی رخ داده است؟ اجازه دهید رقم عددی این را بیان نکنم، بلکه رقم درصدی را بیان کنم. طبق گزارش دولت در حوزه درآمدهای مالیاتی ما 89.7درصد تحقق داشتیم. یعنی چیزی حدود 90درصد که خب این رقم عجیبی است.
لذا با اینکه دولت تبلیغ میکند کرونا تاثیر سختی بر همه مسائل گذاشته و وضعیت بد است ولی در حوزه مالیات این میزان تحقق را داشتهایم. این رقم نسبت به عملکرد مشابه سال 98 به میزان 32.7 درصد رشد داشته است. اینکه برخی اذعان میکنند این درست نیست و سال 99 تورم زیادی داشته را کاری نداریم. بالاخره در بودجه 99 رقمی برای مالیات قرار داده شده که در 6ماهه اول آن حدودا 90درصد محقق شده است.
در حوزه داراییهای سرمایهای مانند بحث فروش نفت و... قدری ضعف داریم یعنی از 48هزار میلیاردی که تعیین شده در 6ماهه اول باید 24هزار میلیارد میفروختیم که قدری عقب هستیم.
85 درصد منابع دولت در بودجه 99 در نسبت 6ماهه نخست سال محقق شده است
در حوزه واگذاری داراییهای مالی یعنی اوراق و... تقریبا 138 درصد تحقق داشتهایم. یعنی به مقدار قابلتوجهی از میزان 6ماهه جلوتر هم هستیم. خلاصه این بحث و در جمعبندی باید بیان کنم با رصد و بررسی کل منابع دولت و حساب و کتاب براساس آمار رسمی 85.1 درصد منابع تحقق یافته است. این کل منابع با هم است. این رقم بالایی است. در وضعیت کرونا، تحریم و مشکلات داخلی هستیم و این میزان تحقق داشتیم.
برخی دوستان اذعان دارند در 6ماهه دوم فروش اوراق کمتری داریم. این درست است اما در عوض در 6ماهه دوم هم درآمدهای مالیاتی بیشتری داریم و هم اینکه فروش میعانات، فرآوردهها مسیر هموارتری دارد. پس این بزرگنمایی که از کسری بودجه دولت میکنیم و براساس آن به دولت اجازه هرکاری میدهیم، صحیح نیست.
به عبارت دیگر، با توجه به این آمارها به هیچ عنوان کسری بودجه 250هزار میلیاردی صحیح نیست. لذا باید گفت پایه این تحلیل غلط است البته این را تاکید کنم که دولت از ابتدا کسری بودجه نداشته ولی بالاخره در این 6ماه یا با اجازه شورای سران سه قوه یا با اجازه حضرتآقا یا با اجازه ستاد کرونا یا با اجازه شورای امنیت ملی امروز دولت وضعیت بودجه اینچنینی دارد.
وضعیت قابلقبولی هم است.
بله. وقتی مبنای تحلیل شما این باشد که دولت 250هزار میلیارد کسری بودجه دارد، بعد باید بپذیرید که خیلی از کارها را هم نباید انجام دهد. پس سهم مالیات آن است و وضعیت دولت نیز اینچنین است.
با اصلاح ساختار بودجه، تنها مالیات میتواند 80درصد از درآمد کشور را تامین کند
با این وصف پاسخ سوال ابتدایی بنده چه میشود؟
در اصلاح ساختار 4 چیز اعم از درآمدها، هزینهها، ساختار تنظیم و تصویب بودجه و اهداف کلان همانند عدالت، شفافیت و... را باید تغییر داد. این 4 مورد شاهکلید اصلی بودجه است. من خیلی محکم عرض میکنم که اگر ما مالیاتها را عادلانه کنیم، درست انجام دهیم، فقط مالیات حداقل میتواند 80درصد از بودجه مورد نیاز ما را تامین کند.
میتوانیم سالیانه حدود 450هزار میلیارد تومان درآمد مالیاتی داشته باشیم اکنون 80درصد مالیات روی دوش کارمندان و کارگران است
یعنی از دوبرابر حدودا 200هزار میلیاردی که اکنون هست؟
بله. میتواند 450هزار میلیارد باشد. البته تا این مساله را بیان میکنیم عدهای به مجلس خرده میگیرند که با این وضعیت تولید میخواهید مالیات هم دریافت کنید. اتفاقا ما میگوییم مالیات بر تولید را باید کم کنیم. در یک گزارش که در روزنامه فرهیختگان هم دیدم کار کرده، اکنون 80درصد مالیات روی دوش 20درصد است. آن 20درصد کارمندان دولت، کارگران تامین اجتماعی و بخش تولید هستند که اتفاقا این افراد نباید مالیات بدهند. باید از روی دوش اینها این مالیات را برداریم.
80 درصد چه کسانی هستند؟ 80 درصد کسانی هستند که کارهای سفتهبازی میکنند، کارهای دلالی میکنند و از چنین مسیرهایی کسب ثروت میکنند، مثلا فردی 100تا خانه دارد خب مسلم است که مالیات اصلی از این افراد باید گرفته شود.
و البته معلوم است که در حوزه کشاورزی نباید از کشاورز مالیات دریافت کنیم ولی آیا کسی که هزار هکتار زمین دارد و محصول خود را صادر میکند هم نباید هیچ مالیاتی به کشور پرداخت کند؟ لذا درآمدهایی که میتوانیم روی این حساب کنیم یکی مالیات عادلانه است.
علاوهبر این معتقدم بحث دیگری که میتواند به کشور کمک کند صادرات است. کشور ما در حوزه صادرات بهشدت میتواند ورود کند و میتوانیم درآمدزایی خوبی داشته باشیم.
سالیانه میتوانیم 100میلیارد دلار به همسایگان خود صادرات داشته باشیم
با وجود تحریمهایی که اعمال میشود و ممنوعیت انتقال پولی که وجود دارد؟
اینجا یک ایراد به فضایی که در کشور ایجاد شده وارد است. اکثر صادرات ما به عراق، افغانستان، دبی و چین است. اصلا صادرات ما به اروپا 4درصد کل صادرات ماست که البته اکنون از 4درصد هم کمتر است. بیشترین صادرات ما به عراق، افغانستان، ترکیه، دبی و چین است. ما با این کشورها الان مشکلی نداریم یا اگر هست قابل رفعشدن است. با افغانستان نیاز به دلار نداریم، آنها با ریال ما بهتر از دلار کار میکنند. با عراق هم مانعی از لحاظ تردد نداریم. ممکن است پولی که میخواهد برگردد با مشکلاتی مواجه شده اما آنهم با تدابیری قابل حل شدن است.
ما تقریبا جمعیت 400میلیون نفری را اطراف خودمان داریم که متاسفانه دولتهای ما نگاه نمیکنند و معادلات خود را براساس 3-2درصد اروپا میبندند. ما 400میلیون جمعیت اطراف کشور خود داریم که حداقل با اینها میتوانیم 100میلیارد دلار در سال صادرات و تراکنش مالی داشته باشیم.
مشکل ما واقعا تفکر است. الان میفهمم وقتی مسئولان خدمت امام(ره) میرفتند ایشان عوض اینکه توصیههای فنی کنند، به آنها میگفت خدا را درنظر داشته باشید، ما میتوانیم، از قدرتها نترسید. لذا ما به این تفکر در مدیریت کشور نیاز داریم. در کشور تفکر مدیریت اشکال دارد. تا زمانی که این تفکر وجود دارد وضعیت همین است.
با عدد و رقم میتوانیم ثابت کنیم تحریم تنها 20درصد مشکلات کشور را شامل میشود
من چند سال در اندونزی بودم و در آنجا زندگی کردم. عجیب است که نگاه دولتها به شرق نگاه ضعیفی است. با اینکه آنجا بهشت نعمت برای جمهوری اسلامی است و ایران را قبول دارد. تاجر اندونزیایی، تاجر میانماری، تایلندی و... دوست دارد با ایران کار کند. این را برای خود افتخار و نقطه مثبت میداند. نگاه ما به شرق ضعف دارد، نگاه ما بیشتر به غرب است.
در غرب هم میگویم یک اروپای جدید و یک اروپای غربی داریم که در اینجا هم به اروپای غربی بیشتر توجه داریم. واقعا این را به جرات میگویم که چه در زمان دولت قبلی و چه در زمان این دولت مشکل ما در تحریمها 20درصد است. از لحاظ عدد و رقم این را میتوان ثابت کرد.
درخصوص کالاهایی که مثلا آقا نام بردند، مثلا چرا باید سنگهای قیمتی را بهصورت خام و بلافاصله پس از آنکه از معدن جدا کردیم صادر کنیم؟ این درحالی است که مشکلی برای صادرات اینها نداریم. چرا این سنگ را در ایران فرآوری نمیکنیم و بعد آن را صادر میکنیم؟ چندصد برابر ارزآوری و ارزش افزوده آن در چنین حالتی نصیب کشور میشود. اما خب چرا این کار را نمیکنیم؟ چون عدهای معدندار هستند که منافع آنها در صادرات خام است و متاسفانه دولت ما انفعالی عمل میکند.
در حوزه زعفران که من شخصا پیگیر آن هستم 85درصد تولید دنیا را داریم، 10میلیارد دلار هم ترنول مالی زعفران در دنیاست ولی سهم ما 250میلیون دلار است، چراکه همه را خام صادر میکنیم. برای همین باید تدبیری بیندیشیم. بهنظرم بهصرفه است جهاد کشاورزی و وزارت صمت 30-20درصد زمان خود را روی این دو محصول قرار دهد. پسته، زعفران، زیره و کالاهای کشاورزی که در آن نقطهقوت و ظرفیت داریم. بهاندازه نیمی از پول نفت میتواند درآمد داشت.
لذا بهنظر من روی مالیات، فرآوری و صادرات میتوانیم بهشدت کار کنیم. در حوزه صادرات علم و تکنولوژی میتوانیم سهم بسیار زیادی را کسب کنیم، بحث دیگر هم گردشگری است. بماند که الان کرونا دنیا را فراگرفته اما قرار نیست کرونا دائمی باشد. 30میلیون گردشگر فقط در حوزه مذهبی در سال وارد ایران میشود. در حوزه گردشگری هم اشکال ما در نگاه مدیریتی است، چراکه وزیر گردشگری ما یا مسئول گردشگری ما به این باور ندارد که همین سنتهای مذهبی و بومی ما برای گردشگر جذاب است و لذا باید اینها را تقویت کنیم.
رهبری صرفا درخصوص فروش نفت خام تاکید دارند نه فرآوردههای نفتی
ایام محرم و عاشورا یا مناسبتهای بومی ما مثل عید نوروز برای دنیا جذاب است. من فکر میکنم روی این 4-3موضوع ورود کنیم. نیاز نداریم به اینکه بهسمت نفت برویم. البته این مساله را تاکید کنم که آقا فروش نفت خام را تاکید دارند متوقف شود. روی فرآوردهها نکتهای نیست. آقا تاکید دارند نفت را بهصورت خام نفروشیم.
یکی هم بحث اقتصاد مردمی است. مولدسازی داراییهای دولت است. باید در اقتصاد مردم را دخیل کنیم. بهعنوان مثال ایرانخودرو شرکتی میزند و به روشهای مختلف خود او بیشترین سهم و مدیریت را هم در آن دارد. باید این را به مردم واگذار کنیم، داراییهای دولت را آزاد کنیم. خیلی از این خدمات دولت را میتوانیم به مردم بدهیم.
شاید روزی بودجه عمرانی دولت را کاملا حذف کنیم
برای من سوال است که چرا باید دولت کار عمرانی کند؟ کار عمرانی عامالمنفعه است به بخش خصوصی بدهد. یک زمانی بیمارستان، راهآهن و... است که اینها را میتوان به بخش خصوصی واگذار کند و منافع آن را هم به بخش خصوصی واگذار کند. ما شرکتهایی تاسیس میکنیم که کار عمرانی کنند. من حساب کردم از پولهایی که به حوزه عمران داده میشود 40درصد و گاهی مواقع 50درصد از بین میرود. حق پیمانکار، ممیزی و... است. 50درصد پول به شن و ماسه و آهک و... میرسد. در اصلاح ساختار این مهم است. شاید به این برسیم که بودجههای عمرانی در دولت معنایی ندارد. باید به بخش خصوصی واگذار شود. اگر مخابرات سود دارد به بخش خصوصی واگذار شود. پروژههای آب، برق و گاز را به بخش خصوصی واگذار کنیم. اجازه دهیم بخش خصوصی ما بخشهای بزرگ و فربهای شوند. اینها نکاتی است که در درآمدها خواهیم داشت.
*نویسنده: علی جمشیدی، دبیرگروه سیاسی